بخاطر گونه ی زرین آفتابگردان

ایوان و غروب و قمر و فاخته باشد

جمعه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۵۵ ب.ظ

برف میاد،خونه عمه کوچیکتر از خونه ماست،خیلی کوچیکتر،با یه آترا میشه کوره آجرپزی،با یه چایی به نقطه جوش میرسی،با یه خنده کل خونه میره هوا،به یه تابلو از شوهر خدا بیامرز عمه یه دیوار سیاه پوش میشه،با یه ریتم بندری کل خونه منارجنبون میشه،خونه عمه آستانه حرکتی نداره فاصله بین هرچیزی قد یه بند انگشته،قد یه اخم و لبخند،قد دست های کوچیک مهدیس که گل های کنار پنجره عمه رو ناز میکنه...

آخ من به فدای دست های کوچیک،لبخند های کوچیک،قاب عکس های کوچیک،پنجره های کوچیک برفی،خونه های کوچیک...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی