بخاطر گونه ی زرین آفتابگردان

یکی بود یکی نبود 
یه ماهی قرمز کوچولو بود که اسیر تنگ بلوری بود


برگرد داستان های شبونه بخون

تو رو جاااان عزییزت ریش نزار،ببین قرار نیس به همه آدم های عالم ته ریش بیاد همونطور که قرار نیس همه عاشق قورمه سبزی باشن که غلط کردن دوست نداشته باشن،قرمه سبزی خودش یک سبک زندگیه، اصن واسه ما دین و ایمونه،سر از این قبله برنمیداریم مگه اینکه بوی قرمه سبزی بیاد،اصن هرچی تو ریشتو بزن :|

بیا یه جور دیگه به معماری نگاه کنیم،نه مهندسیم،نه هنرمند،انگار مات حرف جان راسکین خیره موندیم به زمین اونجایی که میگه:(زندگی یعنی خاطره،ساختن یعنی ایجاد مکانی برای شکل گیری خاطره) با این تعریف انگار فاخرترین معماری دنیا کلاس های 3_8 شب معماری اسلامی استاد کاف بود،بهترین خاطره های زندگی،بهترین ساختارها

آقای روحانی جسارت این بی شناسنامه ترینِ حقیر را بپذیرید،در راستای سخنان باغ گلابی و این قضایا خواستم عرض کرده باشم که ما از خانم جانمان یک باغ انار به ارث برده ایم هرس شده و تمیز شده،همین سال گذشته خاور خاور یا خروار خروار انار ازش استخراج کردیم،باغ پر انار،پر قِناری،اصلا شما از تمام قِناری های حوالی باغ خانوم جان ما که بپرسی" بابا قِناری مال کدوم باغ اناری" شما را یک راست می آوردند باغ ما،ما و دیگر جمعیت بی شناسنامه که زود گول میخوریم اینا رو بجای باغ گلابی بیار دم باغ بگو اینم نتیجه برجام،یه تجری من تحت الانهاریه باغمون که خود حضرت اقام ایمان میاره به برجام...

دوست دارت

یکی از همان 80 میلیون بی شناسنامه دیگر

تو چشمای همه یه جور "دل من گرفته زینجا..." موج می زنه،اما چرا هیچکی صداش در نمیاد؟چرا هیچکی نوحه سر نمیده،ادا در نیار جدی باش،من فکر یه انقلابم...

میپرسه نظر خودت چیه؟بنظرت خوبه؟! من فکر میکنم بعد از کاف هیچ چیز و هیچ کس رو خوب ندیدم، همه آدم ها از نظر من تو زمره "بد نیییست" قرار دارند،میشه یکی منو رها کنه از این عذاب...

مثل سووشون ست،خود تقدیر سووشون قد علم کرده در زندگی من،همونقدر داغ دیده،همونقدر تاخته شده و استعمار شده

خسته باشی،برف باریده باشد و کلاس بخاری نداشته باشد،دست هایت گز گز کند،مقنعه ی سفیدت پر خط های رنگی خودکار ها باشد،زنگ آخر ریاضی داشته باشی و از صبح قول لازانیا برای ناهار گرفته باشی، زنگ خانه که می خورد می دوی بیرون و بین سرویس ها و ماشین ها دنبال موتور بابا میگردی،بابا دست های گزگزیت را بین دست های گرمش بگیرد و تا موتور روی کولش سوارت کند،بعد از خیابان کاج برود سمت خانه،تو دست محکم کنی دور کمر بابا و سرت را 90 درجه بگیری سمت آسمان تا از بین شاخه های کاج "آسمان" شکار کنی،برف ریز ببارد،دهان باز می کنی تا برف بخوری،یه دونه،دو دونه،سیصد دونه مروارید...

ستار هرچی شدی بشو،معتاد شدی،بیمار شدی،سرطان گرفتی،ایدز گرفتی،ورشکست شدیم،دور افتادیم از هم،هرچی هرچی بشه ایرادی نداره فقط واسه انار یه بابای پوشالی نشو،یه بابای الکی گنده که بزرگ شه ببینه همه دروغ بودی،ستار بت نشو،اسطوره باش واسه دخترمون

خوشکل ترین دختر دنیایی بدون چشم های شهلا،بدون موهای شبق رنگ،بدون أبروهای کمون،خوشکلترین ها همیشه مهربون ترین هان،تولدت مبارک خوشکلترین دختر دنیا،دورترین مهربون دنیا